راستینراستین، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره

راستین

بوی عید

آمدم تا از سال نو برایت بگویم و سفره هفت سین و عید و عیدی و مسافرت به کرمانشاه، که یادم افتاد مسئله مهمی را که کلی به خاطرش نگران بودم و خدا رو شکر آن را با هم البته به سختی پشت سر گذاشتیم جا انداختم. واکسن هجده ماهگی سخت بود. سخت تر از تمام واکسن هایی که تا حالا زده بودی. برای 24 ساعت آنقدر پایت درد میکرد که اصلن قادر به راه رفتن نبودی و بغل من کز کرده بودی. خیلی برایت غصه خوردم اما خدا را شکر که خوب تحمل کردی و برای چند سال این پروژه معلق خواهد ماند.  حالا برسم به مهد کودک و شیطنت های این چند وقت اخیرت که هر بار مربی ات خبرش را به من میدهد. پسرم چند وقتی است که خیلی پرخاشگر شدی و مدام بچه های مهد را میزنی یا مو میکشی اما همه می گوین...
2 فروردين 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به راستین می باشد